Quantcast
Channel: شب نورد
Viewing all articles
Browse latest Browse all 23

شما همه دوستان خوب من هستید

$
0
0

سالها پیش با جمعی از دوستان دفتر تحریریه کوچکی سرپا کرده بودیم برای انتشار یک نشریه محلی؛ یک روز صبح که آمدیم دفتر دیدیم میثم اسماعیلی Meisam Esmailiدیوار سفید دفتر را پر کرده از واژه ها و کلمات ؛ خورشید دوست نامه سحر تیتر دین روزنامه مرده شور بهار تاکسی انقلاب احسان نمناک جاویدان نرگس طنز نراقی سیلک محمد جامعه زیبا زنجیر تقابل مروت مور ناظم سکوت خدا جان قوت بوق سور تاک غایب ثابت خار جرار چاپ صارمی خاتمی سردار عام ضابطه شعربافی ژاژ پاپ ثاره شوت یاد پوچ نام جنگ لید عارف عرب ضارب اصلاحات حامی فارس پشت مشهد ثریا قاتل صورتی مارمولک گاف سنتورگل ....

کلمات با فونت تیتر سیاه بر زمینه سفید دیوار جا خوش کرده و خود نمایی می کردند و هر تازه واردی را به تامل وا می داشت که این همه واژه روی دیوار چه می کنند ...
خیلی وقت ها میثم که آن روز ها جوان سربازی نرفته ای بود به دیوار واژگان! خیره می شد و از پس مکاشفه در کلمات و واژه ها تیتری میزد، لیدی می نوشت و یاداشتی ...
... با انتشار یاداشت « یک، دو، سه ...و محمد دهقانی آرانی » دوستان فراوانی ابراز محبت کردند و جویای حال او شدند استاد علی اکبر قاضی زاده تماس گرفت و خواست تا دسته گلی به نام او و فریدون صدیقی و منصور سعدی تهیه کنم و به نیابت آنها به عیادت دهقانی بروم با میثم نمکی و سعید غلامیان به دیدار پیرمرد رفتیم، چقدر خوشحال شد وقتی سلام تک تک شما را رساندم؛ صدیقی،سعدی، آقازاده، باباقلی، خرمی، تواضعی ،کشوری،اعتماد،خرمدشتی و ... روزنامه نگار پیر که روزگاری واژگان در چنگش گرفتار بودند به آرامی لب به سخن گشود و بر خلاف دیدار قبل این بار صدایش بهتر شنیده می شد... روزنامه کیهان که رفتم سال نمی دونم جوانکی آمد من گفتم نمی دونم کی بود حاجی گفت بیا بنشین پیش من یکی اومد گفت با کسی خیلی باز نمی شود من گفتم اینجا از انبار توزیع روزنامه بهتراست تو روزنامه نگارنمی شوی تیتر شاه رفت من خیلی سخت بود مثل امروز نبود بعد قاضی زاده گفت چکارکنم رفتم سیستان و بلوچستان گلی زاده که زنده بود آقازاده تازه آمده بود من رفتم اصفهان جشنواره کودک جلوی ما را گرفتند روزنامه نگاری سخت کاری به ما نداشته باشید نمی شود چیزی ننوشت ...!!!
نمی دانم چرا ناگهان به یاد دیوار واژگان میثم اسماعیلی افتادم و حال خوشی دارم امشب از آن جنس حال هایی که سید علی صالحی می گوید...!!
(در بین تمام این جملات نصف و نیمه یک جمله کامل شنیدم که سپاس استاد پیر از همه شما بود وقتی شماره قاضی زاده را گرفتم تا با دهقانی صحبت کند با انرژی گفت:«اکبر جان چطوری من چقدر دوستان خوبی دارم شما همه دوستان خوب من هستید...»)


Viewing all articles
Browse latest Browse all 23

Latest Images

Trending Articles